افشای ۱۷ هزار دروغ معاندان در فتنه اخیر/ امنیت ملی خط قرمز است
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۳۴۸۳
به گزارش خبرگزاری فارس از ساری، روحالله سلگی صبح امروز در جمع فعالان اجتماعی مازندران اظهار کرد: حوزه امنیت ملی خط قرمز و سنگر هویت بخش نظام اسلامی است.
وی با اشاره به تحرکات غیرقانونی برخی از چهرههای سرشناس کشور در حوادث اخیر اظهار کرد: سلبریتیها و چهرههای مطرح سیاسی و فرهنگی در این واقعه کارنامه قبولی نگرفتند و در راستای اهداف شبکه رسانهای بن سلمان دست به اقدامات شرم آور زدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معاون سیاسی امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران با بیان اینکه تمامی چهرههایی که باعث تشدید فتنه اخیر شدند باید پاسخگوی اعمال خود باشند، افزود: پادویی شبکه رسانهای رژیم صهیونیستی و سعودی در کشور جرم و مستوجب تعقیب قانونی است.
وی با اظهار اینکه کل فتنه اخیر بر بنیاد دروغ و نیرنگ شکل گرفت، یادآور شد: پروژه براندازی ایران اسلامی طراحی استراتژیستهای باسابقه سازمان سیا و موساد است که بخاطر بصیرت و هوشمندی سیاسی مردم کشورمان محکوم به شکست است.
سلگی، انتشار ۱۷ هزار دروغ از طریق شبکههای مجازی و رسانهای استکبار در فتنه اخیر را یادآور شد و با اشاره به سختکوشی رسانههای جریان انقلاب در افشای این دروغ پردازیها افزود: فعالان فرهنگی و رسانهای جبهه انقلاب سنگربانان گمنام و بی توقع جنگ نرم کشور در مواجهه با لشگر اهریمنی استکبار جهانی هستند.
رئیس شورای اطلاع رسانی دولت در مازندران با تاکید بر لزوم ایستادگی در برابر فتنه انگیزان داخلی و خارجی خاطرنشان کرد: جبهه انقلاب باید با تولید محتوای فاخر و ناب در بستر فضای مجازی و همه عرصه های فرهنگی و هنری از مولفه های اقتدار و مرزهای فرهنگی کشور دفاع کند.
سلگی، با اشاره به ناکامی استکبار در اهداف فتنه جویانه اخیر ضرورت تقویت امید در کشور را یادآورشد و افزود: مدیران باید با نگاه نو و امیدبخش پیشرفت کشور در ریل هدفمند را وجهه همت خود قرار دهند.
وی با بیان اینکه انباشت مشکلات و روزمره گی موجب بحران سازی در کشور میشود بر لزوم تلاش جهادی مدیران برای برون رفت از تنگناهای پیش رو تاکید کرد.
سلگی با اشاره به نقش تأثیر گذار نخبگان دانشگاهها در حل مسائل اساسی کشور، خواستار تقویت نقش دانشجویان در این عرصه شد و افزود: مدیران باید مشکلات لاینحل دستگاهها را به دانشگاهها منتقل و از آنان راهکار مطالبه کنند.
معاون استاندار مازندران با اشاره به رویکرد حل المسایلی دولت سیزدهم تصریح کرد: این دولت با نگاه علمی و مبتنی بر قانون ارتباط بی واسطه دولتمردان با اقشار مردم را نهادینه کرده است.
پایان پیام/ 86031/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: معاون سیاسی استانداری مازندران استانداری مازندران روح الله سلگی فتنه اخیر رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۳۴۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد عباس عبدی از احضار برخی فعالان رسانه ای به دادگاه: نتیجهاش همین میشود که مهمترین رسانه رسمی کشور از خود اعتبارزدایی کرده/ فعال رسانهای را احضار کردند که در دفاع از مقابله با اسراییل بیش از بقیه مینویسد/ این موجب میشود اعتبار نوشتههای مستقل د
به گزارش جماران؛ عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی در شماره امروز روزنامه اعتماد با عنوان «تناقض عجیب» نوشت:
به طور معمول ابتدا به ساکن هیچ گونه خبری در باره احضاریهها یا حتی رسیدگیهای قضایی مربوط به خود را خبری نمیکنم. یک علت مهم آن؛ عدم علاقه به طرح مسایل شخصی است. واقعیت این است که جامعه ما آن اندازه مشکلات و مسایل دارد که جایی برای طرح مشکلات و شکایات یا پروندههای شخصی باقی نگذارد. در همین دو سال اخیر پروندههایی بوده که هیچ گونه اطلاعرسانی از طرف من صورت نگرفته است و اکنون هم که به ماجرا نگاه میکنم از این رفتارم خشنودم.
بنابراین کاش دادستانی محترم تهران در مورد اخیر نیز به جای اعلان عمومی از روال متعارف عمل میکردند تا وضعیت ارتباطی و رسانهای را مشوش نمیکردند. البته این حدس هم زده میشود که هدف اصلی از این اعلام عمومی، نشان دادن ارادهای در مواجهه با مجموعه فعالان رسانهای است. در این صورت باید بگویم که بسیار باعث تأسف است که هنوز درک دقیقی از اهمیت رسانه و الزامات آن وجود ندارد.
گویی غیر قابل تغییرترین گزاره و رویکرد نزد برخی از صاحبان قدرت در ایران، درک آنان از رسانه و فعالان رسانهای است و بطور پیوسته گمان میکنند که آنان باید در خدمت جناح حاکم بوده و هیچ استقلالی نداشته باشند. اخیراً مقام رهبری به نکته مهمی اشاره کردند که:
«امروز... رسانهها بیش از موشک و پهپاد و هواپیما در عقب راندن دشمن تاثیر میگذارند و دلها و ذهنها را تحت تاثیر قرار میدهند. جنگ، جنگ رسانهای است. هر کس رسانه قویتر داشته باشد در اهدافی که دارد موفقتر خواهد بود.»
واقعیت این است که نظام رسانهای رسمی ایران از حیث این شاخص و ویژگی در حداقلها هم نیست، چه رسد که با سایر رسانههای جهان بخواهد مقایسه شود. استفاده و کاربرد هر پدیدهای مستلزم تأمین منافعی است، که هزینهها یا بهتر است بگوییم الزاماتی هم دارد. برای مثال استفاده از خودرو حمل و نقل را بسیار ساده و مفید میکند، ولی نیازمند رعایت قواعد خاص نیز هست که اگر رعایت نشوند، باید عطای آن را به لقایش بخشید.
در اینجا قصد ندارم که اقدام اخیر دادستانی را در رابطه با یادداشت خودم نقد کنم، طبعاً این کار را به مراحل رسیدگی واگذار میکنم، ولی این نحوه برخوردها با رسانهها بیش از آنکه نشانگر قدرت باشد، محصول و نتیجه فقدان اعتماد به نفس است. اینکه یک نفر در کانالش قیمت ارز را بنویسد و آن را عامل افزایش قیمت ارز بدانیم، همان اندازه نامتعارف و نامعقول است که تحلیل و تشخیص پزشک یا سخنان دیگران را عامل بیماری بدانیم.
زمانی قیمت رسمی دلار ۷ تومان بود، اکنون در بازار آزاد قیمتی دارد که تقریباً همه مطلع هستند. چنین هم نبوده که همواره و به صورت بازگشتناپذیر صعودی باشد. یادم میآید پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و نیز توافق برجام قیمت آن بشدت افت کرد. در همین روزهای اخیر نیز در قیمت ارز تا ۱۰٪ افزایش و کاهش را شاهد بودهایم. در واقع هنگامی که چشم بر واقعیت بسته شود، گمان میکنیم، همه واقعیت یعنی رسانه، و از آن بدتر اینکه گمان میکنیم، رسانه یعنی تبعیت از قدرت.
خوب! نتیجهاش همین میشود که مهمترین رسانه رسمی کشور از خود اعتبارزدایی کرده است. هنگامی که تصاویر اتفاقات دیگری را به جای تصاویر واقعی از حمله نشان میدهد، و اعتبار خود را زایل میکند و مردم را بدبین مینماید، و حقیقت را فدای مجاز میکند، گمان میکنند که این کار خدمت به فهم مردم از تنش موجود است.
البته بنده واقف هستم تعهدات هر فعال رسانهای به منافع ملی چیزی نیست که بتواند فدای واقعیت شود، ولی عکس آن نیز صحیح است و نمیتوان تعریفی من درآوردی از منافع ملی عرضه کرد و خواست که استقلال فعالان رسانهای و رسانه و نیز واقعیت را یکسره پیش پای آن قربانی کرد. چنین منافعی پایدار نخواهد بود. اگر قرار باشد که سیاههای از اقدامات علیه امنیت روانی مردم برشمرد، به طور قطع این موارد در رسانههای رسمی حتی اطلاعیهها و مواضع رسمی بسیار بیشتر دیده میشود.
در همین زمینه گفتار مقامات محترم قضایی باید به کلی از ضابطان متفاوت باشد و قالب حقوقی آن چنان قوی باشد که شائبهای در فهم گفتار آنان ایجاد نشود. اصطلاح «امنیت روانی جامعه» نیز مفهومی جدید است که به مفاهیم کشدار قبلی اضافه شده است.
این برخوردها موجب میشود که افراد مستقل و زیادی که حاضرند و یا عقیده دارند که در باره فلسطین و اسراییل، حتی همسو با فهم همدلانه سیاستهای ایران مطلبی بنویسند، سکوت پیشه کنند، علت نیز روشن است. اگر پس از این احضارها چیزی در این زمینهها بنویسند، به طور طبیعی بیاثر خواهد بود زیرا خواننده به درستی گمان میکند که برای خروج از زیر فشار قضایی این را نوشته پس اثرگذار نخواهد بود.
الآن دیدم که فعال رسانهای دیگری را هم احضار کردند که اتفاقاً در دفاع از مقابله با اسراییل بیش از بقیه مینویسد، ولی خوب اگر یک جایی حرف او را قبول ندارند، دلیل نمیشود که فوری او را احضار کنند. این موجب میشود که او نه تنها از نوشتن پرهیز کند، بلکه اعتبار نوشتههای مستقل دیگران نیز زیر سوال برود. چون همه خواهند گفت که افراد وقتی میتوانند چیزی بنویسند که به طور کامل در ذیل خط مشی رسمی باشد.
این یعنی بیاعتباری محض نظام رسانهای، همان که در سخنان مقام رهبری دیدیم. خلاصه اینکه این نوع اقدامات بیش از هر چیزی امنیت روانی جامعه را مخدوش میکند. خود دانید.